اهمیت کالبد شکافی در دادرسی های قضایی

ارسال شده توسط ادمین در 5 آبان 1393 ساعت 23:15:49

اهمیت کالبد شکافی در دادرسی های قضایی

دکتر جعفر رشادتی (دکترای حقوق جزا و جرم ‏شناسی،دادیار دادسرای دیوانعالی کشور )

چکیده
مقدمه:

حق حیات از حقوق مسلم شناخته شده برای بشر است و در صورتی که بدون مجوز قانونی سلب شود،بایستی در اسرع وقت و با امکانات کافی نسبت به کشف جنایت و رساندن عامل یا عاملین قتل به سزای جنایت اقدام گردد.یکی از راه‏های کشف جرم،اقدامات دقیق‏ پزشکان قانونی است.این مقاله ضمن بررسی مفهوم کالبدشکافی،اهداف و شیوه‏ های آن به اهمیت و تأثیر آن در اجرای عدالت و مسؤولیت‏ پزشکان قانونی در این امر خواهد پرداخت.

بحث:

کالبدگشایی در دادرسی کیفری از اهمیت بالایی برخوردار است و تشخیص منطبق با واقعیت پزشکان،چراغ راه قاضی برای کشف‏ حقیقت خواهد بود.دستوری یا تکلیفی بودن این امر برای پزشکان معاینه‏ کننده از موضوعات مورد بحث در این مقاله است که رویکرد دو پهلوی قانونی آن به تصویر کشیده شده است.مقنن گاهی نظر به استقلال قضات داشته و در مواردی تأکید به اهمیت تخصص و علم می‏نماید که این دوسویه عمل‏ کردن بدون توجه به تعیین تکلیف درخصوص اولویت آن‏ها در عمل،مشکلاتی را برای مقامات قضایی و پزشکان قانونی‏ ایجاد نموده است.فرآیند تاریخی کالبدگشایی در قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری ایران اسلامی بررسی و به نوع نظارت قضات و نقش‏ پزشکان قانونی در قالب‏های مختلف خبره،کارشناس و یا متخصص پرداخته شده است.با توجه به اینکه قوانین ایران اسلامی منشأ مذهبی‏ مبتنی بر مقررات دین مبین اسلام براساس قانون اساسی دارد،نظر فقهای اسلامی درخصوص کالبدگشایی مطرح و نشان داده شده که علی رغم‏ ممنوعیت اولیه فقهی تشریح،در مواردی و با رعایت شرایطی این امر مجاز شناخته شده است.

نتیجه ‏گیری:

کالبدشکافی،در مواردی که برای کشف حقیقت ضرورت دارد،از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و برای اجرای عدالت لازم است. این امر در اصل تشریح نیاز به مجوز قضایی داشته لیکن پزشک در انتخاب نوع عملیات تشریحی و اقدامات تشخیصی مختار خواهد بود.

واژگان کلیدی:معاینه اجساد:کالبدشکافی،پزشکی قانونی،دادرسی کیفری،کارشناسی
مقدمه

کارشناسی پزشکی قانونی در اجرای عدالت دارای ارزش فوق العاده زیاد می‏باشد زیرا قاضی دادگاه،که مسؤول تعیین سرنوشت‏ انسان‏های متهم است،جهت دادن رأی صواب در هر موردی نیاز به‏ داشتن اطلاعات صحیح از حقایق امر در آن موضوع دارد و در مواردی‏ که دادرسی درباره جسم و جان آدمی صورت می‏گیرد،تنها پزشکی‏ قانونی می‏تواند اطلاعات موردنظر را در اختیار وی قرار دهد و پزشک‏ قانونی وقتی می‏تواند اطلاعات صحیح و کاملی از انسان مورد کارشناسی‏ بدست آورد که در رشته خود معلومات کافی داشته و از آناتومی، فیزیولوژی،روان‏شناسی،آسیب‏ شناسی و سایر رشته‏ های مربوط دارای‏ اطلاعات کافی باشد تا بتواند به نیروی علم و دانش خود به اسرار وجودی که مورد کارشناسی و تحقیق و تجسس وی قرار می‏گیرد پی‏ برده و گوشه‏ های تاریک قضایا را برای دادگاه روشن سازد تا حدی‏ که قاضی بتواند با اتکاء به اطلاعات حاصل متهم را تبرئه کرده یا به‏ مجازات برساند و از اینجا اهمیت معلومات و اطلاعات علمی پزشکان‏ قانونی و ضرورت تربیت متخصصین این رشته روشن می‏گردد.

در مقاله حاضر بخش مهمی از وظایف پزشکان قانونی تحت عنوان‏ کالبدشکافی و ارتباط آن با دادرسی‏های قضایی و نوع تعامل قضات و پزشکان قانونی در این زمینه مورد بررسی قرار می‏گیرد.مفهوم لغوی و اصطلاحی و اهداف و شیوه ‏های کالبدگشایی،سابقه تاریخی این مفهوم‏ در آیین دادرسی کیفری و نظریه فقهای اسلامی در مورد کالبدگشایی- ممنوعیت یا جواز آن ؛ از جمله مباحثی است که به آن پرداخته شده‏ است.

بحث :

1-معنای لغوی و اصطلاحی کالبدشکافی

کالبدگشایی به معنی شکافتن جسد مرده،از هم باز کردن اندام‏ (بدن)برای معلوم کردن علت مرگ،و کالبدشکافی به معنی تشریح، شکافتن اندام‏های آدمی تا بشناسد که هر عضوی از چه،ترکیب و یا تشکیل یافته و در کجا قرار گرفته و چگونه بهم پیوسته است‏. در بند 1 از ماده 1 آیین ‏نامه پزشکی قانونی مصوب 27/2/46 و نیز در بند 1 از ماده 1 قانون تشکیل سازمان پزشکی قانونی کشور مصوب 1372 واژه کالبدشکافی به صورت قانونی ذکر شده است.

گرچه مرحوم دهخدا پس از ذکر معانی برای کالبدشکافی و کالبدگشایی هریک از آنها را به دیگری رجوع داده است.لیکن به‏ نظر می‏رسد علیرغم اشتراک معانی لغوی این دو کلمه،از نظر مفهومی‏ بایستی گشودن و شکافتن واجد آثار متفاوت عملی و علمی باشند چه‏ اینکه همانگونه که در معنای لغوی نیز ذکر شد کالبدگشایی معنای‏ ظاهری دارد که به صرف گشودند و باز کردن اندام به هر طریقی معنا حاصل می‏گردد،لیکن در مفهوم شکافتن به کیفیت و ماهیت تا یافتن‏ نتیجه توجه می‏شود.به همین جهت به نظر می‏رسد کلمه تشریح در اصطلاح پزشکی واژه مناسب‏تری برای هر دو این مفاهیم باشد،چه‏ اینکه مرحوم دهخدا در توضیح لغت تشریح از منابع مختلف استفاده‏ نموده که این مناسبت را تأکید می‏کنند.

بیان کردن حقایق و اشکال‏ اعضای درونی و برونی و شمار استخوان‏ها و بیان محل و پیوند هر عضو و بیان رگ‏ها و عصب‏ها به نقل از غیاث اللغات،اطلاق علم تشریح به‏ بیان کردن حقیقت اعضای بدن انسان به نقل از آنندراج،علمی که در آن از آلات و ادوات بدن حیوانی بحث می‏کند از منبع ناظم الاطباء، مؤید چنان برداشتی است.مخصوصا تقسیم ‏بندی که به نقل از کتاب‏ تشریح میرزا علی بیان می‏کند مفهوم گسترده تشریح را می‏رساند:«باز شناختن اعضاء و جوارح کالبد انسان یا حیوان را از راه شکافتن بدن، تشریح یا کالبدشکافی گویند و این دانش،پایه دانش پزشکی جدید را تشکیل می‏دهد.تشریح از دوران باستانی در میان اقوام ایرانی و هندی و مصری متداول بود و جای جای بر اثر نفوذ مذهبی شدت‏ و ضعف داشته است.امروز در مراکز پزشکی موضوع تشریح به چند قسمت تقسیم می‏شود.اکر در بیمارستان و برای تشخیص بیماری‏ مریض،پس از مرگ کالبد بشکافند تشریح مرضی نامند و اگر متعلق‏ به دانستن کلیه اعضاء و نسج‏ها و عناصر اولیه بدن باشد،آن را تشریح‏ عمومی گویند و اگر برای شناختن جزءجزء اعضاء و اسامی و اشکال‏ آن‏ها و روابطی که باهم دارند و بالاخره ترتیب نسج و ظاهر و باطن‏ و خصوصیات آن‏ها باشد آن را تشریح تفصیلی خوانند»2.در بیانی‏ دیگر تشریح در اصطلاح عبارت است از تجزیه و تفکیک اعضا و اندام های جسد انسان یا حیوان برای بازشناسی پزشکی آن اعضا و جوارح یا کشف و دست‏یابی به راز آسیب و جنایتی که بر آن وارد آمده است که‏ در فارسی از آن به کالبدشکافی تعبیر می‏شود .

2-اهداف و شیوه‏ های کالبدشکافی

در گذشته مراجعات به پزشکی قانونی منحصر به امور قضایی‏ نبوده و شامل تشکیلات اجتماعی و امور نظام پزشکی نیز می‏گردید. پزشکی قانونی اطلاعات پزشکی و زیست ‏شناسی خود را درباره اجرای‏ قوانین کیفری و مدنی و اجتماعی به کار می‏برد.وظایف قضایی پزشکی‏ قانونی عبارتند از انجام ارجاعات قضات دادگستری،بازپرسان و افسران‏ پلیس و سایر ضابطین دادگستری مانند کارشناسی‏ های پزشکی‏ قانونی،بازدید جسد،کالبدگشایی و غیره که منظور از آن‏ها آسان‏ کردن عمل قضاوت برای قضات می‏باشد.یک پزشک عادی و یک‏ پزشک قانونی مطابق یک نقشه واحد کار نمی‏کنند اوّلی شاهد درد و رنج و ناراحتی‏های مردم است که محتاج به کمک او می‏باشد،دومی‏ در دفاع از جامعه در مقابل جنایت شرکت دارد.او در حوادث خونین و ماجراها احساسات نامطلوب افراد جامعه را تجزیه و تحلیل می‏کند،همان‏طور که پزشک منتظر سیر تکاملی آثار بیماری برای تشخیص صحیح می- شود.پزشک قانونی تنها فردی است که باید اشکالات حاصل از برخورد با آثار مختلف در اجساد را حل کند.

البته نظر به اهمیت نتایج اقدامات پزشکی قانونی از ابتدا اطلاعات‏ مقامات پلیس و قضایی از وضعیت صحنه جرم بایستی به محض حضور پزشک قانونی در اختیار او قرار داده شود.چه اینکه پزشکی که در صحنه جرم حاضر و معاینات مقدماتی را انجام می‏دهد. چه پزشک‏ قانونی باشد و چه به دلیل نبود پزشک قانونی و یا تعدد صحنه‏ های‏ همزمان جنایی،پزشک قانونی نبوده و دارای تخصص دیگری باشد. این اطلاعات که در صحنه جرم ثبت می‏شود وی را در تجزیه و تحلیل‏ نتایج حاصل از کالبدشکافی یاری می‏کند.

هدف کالبدشکافی در پزشکی قانونی تعیین علت و چگونگی مرگ‏ برای گزارش به مقامات دادگستری است بدین علت لازم است نتیجه‏ کالبدشکافی واضح و کامل و گویا باشد و پزشکی که این عمل را انجام‏ می‏دهد فقط باید حقیقت آنچه را که می‏بیند و درک می‏کند گزارش‏ نماید.نه اینکه علتی به حدس برای مرگ پیدا نماید چه در غالب‏ اوقات ممکن است نتیجه کالبدشکافی منفی بوده یا علایم و آثار عادی‏ و بی ‏ارزشی روی جسد پیدا شود.در این صورت لازم است جریان‏ کالبدشکافی را عینا گزارش داده و آزمایش‏های لازم از نظر سم ‏شناسی‏ و غیره را برای روشن شدن علت مرگ توصیه نماید .

جنازه ‏ای که توسط پزشک،تشریح می‏شود و مورد معاینه قرار می‏گیرد.می‏تواند شاهد گویایی از وقوع یک جرم یا حدوث یک واقعه‏ باشد.در بسیاری از موارد در جسد علایمی دیده می‏شود که به منزله‏ زبان گویایی از شرح واقعه و نحوه حدوث مرگ است،تشخیص علت‏ مرگ،تعیین هویت،سن،جنس،نژاد،زمان مرگ و صدور جواز دفن از وظایف عمده پزشکی قانونی است‏ .

شیوه کالبدگشایی و تشریح براساس وضعیت جسد،مکان کشف،نوع اقداماتی که قبل از انتقال به پزشکی قانونی یا حضور پزشک‏ قانونی در صحنه و معاینه جسد صورت گرفته و نحوه دستور قضایی و اطلاعاتی که مقامات قضایی درخواست می‏نمایند متفاوت خواهد بود. در مجموع ابتدا باید خصوصیات کلّی جسد،از قبیل سن،جنس،قد، حالت جسد از نظر بو،رنگ،وجود حشرات،تغییرات پوست قید،سپس‏ معاینه جسد با نظم و ترتیب خاص و ثابت شروع و تمام آثار موجود ظاهری در کلیه اندام‏ها،سر،صورت،پشت و روی بدن و نیز علائم و آثار مربوط به شکستگی توصیف و پس از آن به ترتیبی که مقرر است‏ مبادرت به کالبدگشایی و بررسی جراحات موجود ظاهری و باطنی و معاینات مربوطه نموده و نهایتا در صورت ضرورت و نیاز به معاینات‏ سم‏ شناسی و آسیب ‏شناسی،احشای مورد نیاز برداشته و نگهداری می شوند. البته در برخی از مرگ‏های مشکوک علیرغم کالبدگشایی‏ کامل و استفاده از آزمایش‏های آسیب‏ شناسی و سم ‏شناسی و بهره گیری از توضیحات بستگان،پرونده بالینی و کیفری،باز هم تعیین‏ علت مرگ مقدور نمی‏شود.این‏گونه موارد را اصطلاحا کالبدگشایی‏ سفید می‏نامند.این عبارت ممکن است کنایه از سفید و خالی ماندن‏ قسمت مربوط به درج علت فوت جسد باشد .

رعایت نظم و ترتیب در کالبدگشایی از اهمیت بالایی برخوردار است اگر پزشک قانونی نعش را طبقه به طبقه کالبدگشایی ننموده و دقت کافی ننماید خیلی از علایم از نظرش دور و جنایت مکتوم خواهد ماند .

به‏ طور کلی تشریح جسد دو هدف عمده دارد کالبدشکافی جسد با دیدگاه علم آناتومی(کالبدشکافی صرف)که در آن بدن انسان و ارتباط بین اجزای آن مورد بررسی قرار می‏گیرد که این هدف صرفا علمی و آموزشی است‏. هدف دیگر کالبدشکافی،اتوپسی برای‏ کشف علت مرگ می‏باشد که عمدتا جنبه پزشکی قانونی دارد.البته‏ علم آناتومی صرفا برای بررسی ارتباط بین اجزاء نیست بلکه شامل ثبت‏ اطلاعات،اندازه‏گیری‏ها،تحلیل آماری و مدلسازی ریاضی این واقعیت‏ نیز می‏باشد. با این بیان کالبدشکافی در پزشکی قانونی‏ بیشتر روشن می‏گردد،زیرا ثبت دقیق اطلاعات و آثار علایم موجود در اجساد،تجزیه و تحلیل آنها از وظایف اصلی پزشکان قانونی در بررسی‏ و معاینه اجساد می‏باشد.

3-کالبدشکافی در قوانین کیفری ایران

در حقوق جزا به مفهوم عام و در آئین دادرسی کیفری،تعریفی‏ برای کالبدشکافی یا کالبدگشایی ارایه نگردیده است.شناسایی این‏ مفهوم مستلزم بررسی نحوه دخالت پزشکان قانونی و اطباء در امر معاینات اجساد در روند تقنینی و تاریخی در قوانین جزای ایران می باشد. نگرش به قوانین تلقی خبره،کارشناس،متخصص به پزشکان‏ قانونی را می‏رساند،لیکن معاینه و معاینات عنوان کلی است که در تحقیقات کیفری برای جسد و یا سایر موارد مورد نیاز درج شده است و به همین اعتبار کالبدشکافی نیز بخشی از معاینات و تحقیقات مقدماتی‏ کیفری محسوب می‏گردد.به این مطلب درحال‏ حاضر در ماده 88 قانون آیین دادرسی دادگاه‏های عمومی و انقلاب در امور کیفری اشاره‏ شده است.

1-3-قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1290

به موجب ماده 73 آیین دادرسی کیفری مصوب 11/6/1290 معاینات محل توسط مستنطق یا اهل خبره بعمل می‏آید و به موجب‏ ماده 78 همین قانون دعوت اهل خبره منوط به اطلاعات علمی و فنی‏ و یا معلومات مخصومه در رابطه با موضوعی که اظهار نظر خواهند نمود می‏باشد.در ماده 79 نیز آمده است:«در موقع تحقیقات اهل خبره‏ مستنطق هرگاه لازم بداند حاضر خواهد شد.»

ماده 82 آیین دادرسی کیفری مقرر می‏داشت:«برای معاینه‏ اجساد اموات و جراحات و آثار و علایم ضرب‏ و شتم و غیره مستنطق‏ طبیب را دعوت می‏کند در این مورد اطبای عدلیه دعوت می‏شوند و اگر اشخاص مذکور نتوانند حاضر شوند یا در جایی از اطبای مذکور نباشد طبیب دیگر را می‏توان دعوت کرد.

به موجب ماده 83 قانون فوق،مستنطق می‏تواند از چند نفر طبیب دعوت کند و به موجب ماده 84 تا ورد طبیب،مستنطق‏ اقدامات لازم را برای حفظ جسد متوفی و تحقیقات هویت متوفی و چگونگی فوت و غیره به عمل می‏آورد.

نکات ذیل از بررسی این مواد قابل توجه است:

1- اموات،مطلق است و مرگ ناشی از جنایت و مرگ‏های&r

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080